There is no such thing as a “good landlord”
Although we have defined See You in Iran as an economic, social, and cultural project on our website, we rarely address the economic aspects of our work publicly. We are open to disclose our economic records and experiences with any like-minded independent group but there is one specific experience we would like to share with you to perceive the absurdity of any independent economic activity inside Iran. About four years ago, after running the SYI online community for about two years voluntarily, we decided to rent a house in Tehran and utilize it as the materialization of the SYI network, in form of a hostel and a cultural house, to develop global face-to-face connections and corporeal encounters. We have relied financially on our touristic activities’ income (mostly our hostel) in order to fund our cultural house, for activities such as media, events, online community, book, and etc. We think of our hostel as the economic engine, and our cultural house as our sociopolitical wheel.
But some data about this economic engine in context of Iran’s rigged economy and specifically housing expenses reveals an important fact about independent economic activities in Iran. Our landlord, who is a retired man living in Tehran, relies on our rent for his living. In other words, he does not work, which is completely understandable given his age and living conditions. However, it is sad to know that this month would mark the time by which our landlord has earned the same amount of money from our work (rent) as our accumulated profit in four years. So, the added value of about eighteen (in average) people’s labor in four years, is equal to the profit of someone sitting home and owning a house in the center of Tehran.
Another more unexpected fact about the economic aspect of our work in terms of Iran’s inflation and rapid rise of lands’ price in Iran, is that our landlord’s building’s value, has increased in the last four years, almost eight times more than our whole financial profit. In other words, if we just owned the house instead of renting it, and did not work at all during these four years, we would have had eight times more gain. The unbalance of the relationship between labor and capital is not something new in capitalism; however, realizing that it is economically better not to work, if you own enough to buy a land, is something very new to us. Although there are very easy mechanisms such as setting tax on empty houses or rent control to avoid capitals aggression over the housing business, it seems that the housing problem in Iran is more due to the authorities’ interest in such economic circumstances rather than mismanagement or incompetence. So this process is a part of Iran’s rentier state rather than a lack of prudence.
چیزی به عنوان «صاحبخانهی خوب» وجود ندارد.
با اینکه ما در وبسایت مجموعه، فعالیتهای سازمانی خود را تحت عنوان پروژههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی معرفی کردهایم، اما به ندرت به صورت عمومی اشاراتی به جنبههای اقتصادی فعالیتمان داشتهایم. ما خوشحال میشویم که اطلاعات اقتصادی مجموعهی خود را با هر گروه مستقل دیگری که خط فکری مشابهی با ما دارند به اشتراک بگذاریم، اما پیش از آن مایلیم که یکی از تجربیات بهخصوصمان را، تنها برای درک عمیقتر مخاطب از پوچی هرگونه فعالیت مستقل اقتصادی در ایران، با شما به اشتراک بگذاریم. حدود چهارسال پیش، بعد از حدود دو سال تجربهی مدیریت جامعهی آنلاین سی یو این ایران به فرم کار داوطلبانه، تصمیم به اجارهی خانهای در تهران برای مادیت بخشیدن به فعالیت مجموعه، در قالب هاستل و خانهی فرهنگی گرفتیم. این کار را با هدف گسترش ارتباطی نزدیکتر و فیزیکی در ابعاد جهانی و به مرکزیت ایران انجام دادیم. از آن موقع، مجموعهی ما برای ادامهی فعالیتهای خانهی فرهنگی مانند بخشهای مدیا، رویدادها، جامعهی آنلاین، کتاب، و غیره متکی بر گردش اقتصادی فعالیتهای توریستی و به خصوص هاستلمان بود. از دید ما، هاستل موتور اقتصادی و خانهی فرهنگی، بازوی اجتماعی-سیاسی ما است.
اما اطلاعاتی در باب این موتور اقتصادی در بستر اقتصاد مریض ایران، بهویژه در حوزهی هزینههای مسکن گویای مسئلهای بسیار پراهمیت درباب فعالیت اقتصادی نهادهای مستقل و غیروابسته در ایران است. صاحبخانهی ما، که مردی بازنشسته و ساکن تهران است، برای تامین مخارج زندگی خود به اجارهی پرداختی ما وابسته است. به عبارتی دیگر، او شاغل نیست؛ که با توجه به سن و شرایط زندگی او نکتهای قابل درک است. با این حال، نکتهی عجیب اینجاست که این ماه، صاحبخانه ما از بابت مجموع اجارهی دریافتی در این سالها که از کار ما تامین شده است، سودی برابر با سود چهارسال فعالیت مجموعهی ما کسب کرده است. یعنی ارزش افزودهی کار حدود هجده نفر کارمند این مجموعه در طول این چهار سال (به صورت میانگین) برابر با اجاره بهدست آمدهی صاحب یک ملک در مرکز تهران است. (تنها با اجاره دادن ملک خود، بدون داشتن هیچ شغلی!)
واقعیت تلختر فعالیت اقتصادی ما با توجه به تورم موجود در ایران و سیر صعودی افسارگسیختهی قیمت زمین، این است که افزایش ارزش ملک صاحبخانهی ما در چهارسال گذشته چیزی حدود هشت برابر کل سود اقتصادی مجموعه سی یو این ایران است. به عبارت دیگر در صورتی که اگر ما به جای اجارهی این ملک صاحب آن بودیم و در طول این چهارسال هیچ نوع فعالیتی نداشتیم، میتوانستیم سودی هشت برابری داشته باشیم. رابطهی نامتوازن کار و سرمایه بحث جدیدی در دوره سرمایهداری نیست، با این حال کشف این حقیقت که خرید ملک نسبت به فعالیت و کار کردن توجیه اقتصادی بهتری دارد اندوهی تازه است. این ناراحتی با وجود راهکارهایی بسیار ساده مثل وضع مالیات بر خانههای خالی برای جلوگیری از هجوم سرمایه به بازار مسکن و قطع دست سودگران و دلالان این بازار، جای خود را نه به بدبینی به اشکال مختلف سوءمدیریت مسئولان، بلکه به درک منفعت اقتصادی آنها در چنین بیعدالتی اقتصادی دادهاست. فساد نتیجه بیتدبیری نیست، بلکه عین تدبیر برای استفاده از اقتصاد و سیاست رانتی ایران است.