“He is a metalworker,” the Yazd-based photographer Hossein Kargar says, describing the old man whose portrait he took in the central historical city. “His shop was altogether 10-12 square meters. Its only source of lighting was just one lamp. It was full of stuff that he had built himself … He was sitting on a stool at the center of his shop, getting warm by the fire of his forge,” Kargar says of the man he says advised him at first in Yazdi dialect to drop the photography “foolery” that today’s youngsters are busing themselves with. “A young person should work while he is strong. Otherwise they will regret it when they are old like me,” Kargar quotes the man. But then, he says, the old man encourages him to take his photo, as he hears that Kargar does this for a living.
«کارش لحیمکاریه.» این را حسین کارگر، عکاس ساکن یزد دربارهی پیرمردی میگوید که در این شهر عکسش را گرفته است. «مغازهاش کلا ۱۰ – ۱۲ متر بود و منبع نور مغازهاش هم همین یه دونه لامپ بود. کلا پر شده بود از وسایلی که خودش ساخته بود و خودش هم روی چهارپایه وسط مغازهاش نشسته بود و با آتش دستگاهش خودش رو گرم میکرد.» او این جملات را در وصف پیرمردی میگوید که به گفتهی او به گویش یزدی نصیحتش کرده تا این «مسخرهبازی» عکاسی که این روزها جوانها درگیر آن هستند را رها کند. عکاس از قول پیرمرد میگوید: «جَوون باید بره تا مِتونه، تا قدرت داره بره کار کنه وگرنه وقتی مثِ من پیر میشه، پشیمون میشه که چرا نرفته کار کنه.» به گفتهی او زمانی که پیرمرد میفهمد عکاسی شغل اوست، او را تشویق میکند که از او عکس بگیرد.